طلاق پدر و مادر، تغییری اساسی و اغلب دلخراش در دنیای یک کودک است و از نگاه او طلاق، یعنی از دست دادن خانواده. خیلی از بچهها با شنیدن خبر جدایی پدر و مادر، غافلگیر، غمگین، عصبانی و مضطرب میشوند. کودک طلاق به این فکر میکند که زندگیاش از این به بعد چه تغییری خواهد کرد و به سختی میتواند با شرایط جدید کنار بیاید.
دنیای بچهها دنیایی وابسته است و بچهها با روحیهی لطیف و حساس خود ارتباط بسیار نزدیک و عمیقی با پدر و مادر خود به عنوان همراهان همیشگی و دوست داشتنی دارند. بچهها شدیدا به مراقبت والدین خود وابسته و دلگرماند. اما دنیای نوجوانان کمی مسقلتر، دورتر و مجزاتر از پدر و مادر است. آنها به خود متکیترند و روی دوستان خود تمرکز بیشتری دارند و حالا در این سنین، زندگی اجتماعی آنها گستردهتر شده و به بیرون از خانه و خانواده و دنیایی بزرگتر با تجربیات فراوانتر کشیده شده است. بنابراین تاثیر گذاری جدایی پدر و مادر بر یک کودک و یک نوجوان، با هم متفاوت است.
واکنش کوتاه مدت یک کودک نسبت به طلاق میتواند از نوع واکنش اضطرابی باشد و سوالاتی از ترس و نگرانی در ذهن او ایجاد کند: حالا چه میشود؟» و چه کسی از من مراقبت خواهد کرد؟». کودک با بیشترین ترسهای خود به این سوالها جواب میدهد، در نتیجه واکنش او نیز اضطراب بیشتر خواهد بود. کودک طلاق معمولا احساسات خود نسبت به جدایی پدر و مادرش را پنهان میکند و هر چند ممکن است ظاهرا آرام و بیتفاوت به نظر برسد اما در درونش غوغایی برپاست.
حتماً ببینید: محصول صوتی راهنمای رفتار با کودک در زمان طلاق»
اما واکنش یک نوجوان نسبت به جدایی پدر و مادر، تهاجمیتر است و میخواهد با رفتارهای ستیزه جویانه و نافرمانی کردن، کنترل زندگیاش را به دست بگیرد. یک نوجوان، نیتی و عصیان خود را با فاصله گرفتن از پدر و مادرش نشان میدهد. او با خودش فکر میکند اگر پدر و مادرم نتوانستند به هم متعهد بمانند و از خانوادهمان مراقبت کنند، پس من باید بیشتر به خودم متکی باشم و مستقل شوم»، اگر آنها به نظر من اهمیت ندادند و فقط به خودشان فکر کردند پس من هم باید فقط به خودم اهمیت بدهم»، اگر آنها برایشان مهم نبود که من آزرده و ناراحت میشوم، پس من هم اهمیتی به اینکه آنها را ناراحت کنم و برنجانم نمیدهم».
برای بیشتر پدر و مادرهایی که در زندگی مشترک خود به بن بست میرسند، طلاق تنها راه حل موجود است و نگرانی در مورد موقعیت بچهها، آیندهی آنها و آسیبهایی که ممکن است ببینند، بزرگترین دغدغهی پیش روست.
محققان میگویند طلاق برای همهی کودکان استرس برانگیز است اما بعضی از کودکان طلاق، زودتر از بقیه خودشان را با شرایط جدید تطبیق میدهند.
اولین سال زندگی بعد از طلاق برای کودکان طلاق، سختترین است
پژوهشگران دریافتهاند کودکان طلاق، طی سالهای اول و دوم بعد از جدایی پدر و مادر، سختترین شرایط را پشت سرمیگذارند و با بیشترین چالشها روبرو هستند. بعضی از کودکان طلاق، زودتر با تغییرات پیش آمده در زندگی روزمرهی خود سازگاری پیدا میکنند اما بعضی دیگر انگار هرگز نمیتوانند به شرایط نرمال» برگردند. این درصد کوچک از کودکان طلاق ممکن است بعد از جدایی پدر و مادر، دچار مشکلاتی مداوم شوند که حتی تمام طول عمر با آنها باشد.
کودکان طلاق و تاثیر هیجانی
طلاق برای تمام خانواده نابسامانی ایجاد میکند اما برای کودکان، چنین موقعیتی میتواند پریشان کننده، ترسناک و ناامید کننده باشد:
- بچههای کوچکتر تقلا میکنند که بفهمند چرا باید در دو خانه زندگی کنند. کودک طلاق نگران این است که حالا که پدر و مادرش همدیگر را دوست ندارند مبادا او را هم دیگر دوست نداشته باشند.
- بچههای دبستانی ممکن است نگران شوند که مبادا طلاق پدر و مادر، تقصیر آنها باشد. کودک طلاق در این سنین، میترسد مبادا خطایی از او سر زده که باعث جدایی پدر و مادرش شده و در واقع خودش را مسئول این ماجرا میداند.
- فرزندان نوجوان معمولا نسبت به طلاق پدر و مادر و تغییرات ناشی از آن، عصبانی میشوند و پرخاش میکنند. آنها ممکن است یکی از والدین را بابت فروپاشی خانواده مقصر بدانند یا اینکه هر دو را به خاطر این دگرگونیها متهم کنند.
البته هر خانوادهای شرایط منحصربفرد خودش را دارد. در خانوادههایی که اختلافات شویی شدید است، طلاق پدر و مادر به معنی جنگ و دعوا و تنشِ کمتر بوده و کودک را به آرامش میرساند.
کودکان طلاق و استرسها
یکی از پیامدهای طلاق این است که بچهها از تماس و ارتباط روزانه با یکی از والدین محروم میشوند. کم شدن مدت زمان رابطهی والد و فرزند بر کیفیت این رابطه نیز اثر میگذارد و محققان دریافتهاند خیلی از کودکان طلاق بعد از جدایی، احساس صمیمیت کمتری با والدی که با او زندگی نمیکنند خواهند داشت.
طلاق بر رابطهی فرزند با والدی که سرپرستی او را به عهده دارد نیز اثر میگذارد. در اغلب موارد، سرپرستی کودک بعد از طلاق به عهدهی مادر است و تک سرپرستی فرزند، استرس زیادی به مادر وارد میکند. مطالعات نشان میدهند معمولا بعد از طلاق، از محبت و پشتیبانی مادر تا حدودی کم میشود. ضمنا بنا بر یافتهها، دیسیپلین و اقتدار مادر بعد از طلاق، استمرار کمتری داشته و کم اثر میشود.
برای بیشتر کودکان طلاق، جدایی پدر و مادر، سختترین بخش ماجرا نیست بلکه استرسها و تبعات ناشی از آن چیزهایی هستند که زندگی بعد از طلاق را دشوار و پیچیده میکنند.
عوض شدن مدرسه، اقامت در خانهای جدید و زندگی کردن با یکی از والدین که خودش اکنون با احساسات جدیدی درگیر است، تنها چند نمونه از موارد استرس برانگیزی هستند که زندگی را برای یک کودک طلاق سخت میکنند.
چالشهای مالی و اقتصادی نیز از مشکلات شایع بعد از جداییاند. بسیاری از خانوادهها مجبور میشوند به خانهای کوچکتر نقل مکان کنند یا منطقهی ست خود را تغییر دهند و اغلب به امکانات کمتری نیز دسترسی خواهند داشت.
کودکان طلاق و مشکلات روانشناختی
طلاق میتواند احتمال مشکلات روحی و روانی را در کودکان و نوجوانان بالا ببرد. مطالعات نشان میدهند کودکان طلاق در هر سن، جنسیت و فرهنگی، بیشتر در معرض مشکلات روانی قرار میگیرند. طلاق ممکن است اختلال سازگاری در کودک طلاق ایجاد کند که در عرض چند ماه برطرف شود، اما مطالعات دریافتهاند میزان افسردگی و اضطراب و رفتارهای ضد اجتماعی در کودکان طلاق بیشتر است.
کودکان طلاق و مشکلات رفتاری
کودکان طلاق نسبت به کودکانی که با هر دو والد خود زندگی میکنند، بیشتر ممکن است دچار مشکلات رفتاری برونی سازی مانند اختلال سلوک (رفتارهای معرّف اختلال سلوک شامل رفتارهای خشن و پرخاشگرانه، خشونتهای عمدی و بیرحمانه نسبت به حیوانات، دروغگویی، تقلب، نادیده گرفتن حقوق دیگران و . میشود)، بزهکاری و رفتارهای تکانشی شوند. کودک طلاق معمولا با همسالان خود، بیشتر اختلاف و ناسازگاری پیدا میکند.
کودکان طلاق و افت تحصیلی
کودک طلاق ممکن است عملکرد تحصیلی چندان مطلوبی نداشته باشد. مطالعات نشان میدهند کودکان طلاق در امتحانات و آزمونهای تحصیلی، نمرات کمتری کسب میکنند. احتمال مدرسه گریزی و ترک تحصیل نیز در میان کودکان طلاق بیشتر است.
کودکان طلاق و رفتارهای پُرخطر
نوجوانانی که والدینشان از هم جدا شدهاند بیشتر احتمال دارد که دست به رفتارهای پُرخطری مانند فعالیتهای جنسی زودهنگام و مصرف مواد مخدر بزنند. در ایالات متحده آمریکا، نوجوانانی که والدین آنها طلاق گرفتهاند، نسبت به همسالان خود زودتر و بیشتر سراغ مصرف الکل، ماریجوانا، تنباکو و سایر مواد مخدر میروند.
طبق یافتهها، نوجوانانی که وقتی 5 ساله یا کوچکتر بودند والدینشان از هم جدا شدند، خیلی بیشتر در معرض وارد شدن به فعالیتهای جنسی پیش از 16 سالگی قرار داشتند.
مشکلات کودکان طلاق که میتوانند تا بزرگسالی نیز ادامه پیدا کنند
برای درصد کمی از کودکان طلاق، اثرات روحی و روانی طلاق، بلند مدت است. برخی پژوهشها، طلاق والدین را با افزایش مشکلات روانی، اعتیاد و بستری شدن به دلیل مشکلات روانی مرتبط دانستهاند.
تحقیقات زیادی از جمله تحقیقی که در نشریهی Family Psychology منتشر شده، شواهدی ارائه دادهاند که نشان میدهد کودکان طلاق بیشتر احتمال دارد که در سنین جوانی در زمینههای تحصیلی، شغلی و روابط عاشقانهی خود چندان موفق نباشند. بزرگسالانی که زمانی کودک طلاق بودهاند، دست آوردهای تحصیلی و شغلی کمتری دارند و بیشتر ممکن است دچار مشکلات حرفهای و اقتصادی شوند. کودکان طلاق در بزرگسالی به سختی میتوانند نگاه مثبتی نسبت به روابط خود داشته باشند.
آیا ادامهی زندگی مشترک با وجود اختلافات شدید به نفع بچههاست؟
با وجود این واقعیت که طلاق، فشار زیادی به خانواده وارد میکند اما با هم ماندن پدر و مادر فقط به خاطر بچهها، بهترین انتخاب نیست. کودکانی که در خانههایی پُر ازمشاجره و بگومگو، داد و بیداد و خشم و نیتی زندگی میکنند، ممکن است بیشتر در معرض ابتلا به مشکلات روحی و روانی و رفتاری باشند.
منبع
http://jaryaan.com/children-divorce
10 قدم ساده برای رفع مشکلات رایج دوربین مداربسته تحت شبکه هنگام راه اندازی
طلاق ,کودکان ,پدر ,کودک ,زندگی ,طلاق، ,پدر و ,کودکان طلاق ,ممکن است ,بعد از ,جدایی پدر ,نشان میدهند کودکان ,کودکان طلاق، زودتر
درباره این سایت